شنیدن صدات بعد از ۸۳ساعت خوده خوده دلخوشی بود.عشق زندگیم دورت بگردم که انقد خوبی.
الهی من فداتشم که امشب آموزشیت تموم میشه و آخرین شبیه که تو پادگان با دوستای سربازیت میگذره،
مردقشنگــــم،بالاخره دلتنگیام خاتمه پیدا میکنه و دل خوشم به اینکه میای و پیشمی.حتی اگه با هم نباشیم هوات اینجاس.حداقلش میدونم چند تا کوچه و خیابون ازت فاصله دارم نه چندین کیلومتر و چند شهر.
مثلا بیای و باشی و باشی و باشی.
با هم بمونیم و بمونیم و بمونیم.
قشنگ تر از عشقت هیچیو تو این دنیا ندیدم همه کســــم
{شب سیاه قصه را،هوای تو سحر کند}
←آخرینشبپادگان،یک روز دیگه.→
باشی ,بمونیم ,تو ,خوده ,هم ,آخرین ,و باشی ,باشی و ,بمونیم و ,با هم ,و بمونیم
درباره این سایت